پرسونالیتی برندینگ personality branding
دکتر مهدی خدائی ـ استراتژیست، کوچ و توسعه دهنده برند (فردی و کسب و کار)
«مقدمه»
پرسونالیتی برندینگ یا برندینگ شخصیت یک دستاورد جدید در زمینه برندینگ فردی و کسب و کار است که در دو دهه اخیر توسط دکتر مهدی خدائی بر اساس ۵ علم بین رشته‌ای؛ سبک تفکر و زندگی فناورانه (TLS)، مدیریت مقصد (DM)، مدیریت استراتژیک نوین (SM)، مدیریت برندینگ نوین (BM) و مدل مدیریت استراتژیک شطرنج (CSM) ابداع و طراحی شده است که در روند مدل نوین برندینگ مدل برندینگ چهارگانه کتیبه ناجی ساری و جاری می‌باشد، که در کنار و موازی با پرسونال برندینگ (personal branding) برندینگ شخصی و برندینگ کسب و کار و شرکتی (corporate branding) طراحی و اجرا می‌گردد و یکی از الزامات و پیش نیازهای برندینگ (فردی و کسب و کار) می‌باشد به طوری که در ایران اگر به آن نپردازیم برندینگ (راه اندازی، اداره و تداوم) نخواهیم داشت.
«پرسونالیتی برندینگ»
به فرایند ایجاد و مدیریت یک تصویر مثبت و منحصر به فرد از یک شخصیت (درونیات) خودمان یا کسب و کارمان در ذهن دیگران اطلاق می‌گردد. این مفهوم به ویژه در دنیای دیجیتال و شبکه‌های اجتماعی اهمیت زیادی پیدا کرده است، زیرا افراد و کسب و کارها می‌توانند با استفاده از پلتفرم‌های مختلف، هویت و شخصیت (حقیقی و واقعی) خود را به نمایش بگذارند و به یک برند شخصیتی، برند شخصی و برند شرکتی بدل شوند.
«اهمیت پرسونالیتی برندینگ»
همانطور که در مقدمه اشاره شد (پرسونالیتی برندینگ) از الزامات و پیش نیازهای برندینگ می‌باشد در ادامه به دیگر وجوه اهمیت طراحی و اجرای این فرایند می‌پردازیم:
1ـ عزت نفس (self - esteem)
عزت نفس یعنی توانایی‌هایمان را بشناسیم و به آنها یقین داشته باشیم. عزت نفس به معنای ارزش و احترامی است که برای خودمان و یا کسب و کارمان قائل هستیم. این موضوع به احساسات و باورهای ما در مورد ارزشمندی خودمان مربوط می‌شود. به عنوان نمونه؛ اگر خودمان را به عنوان فردی ارزشمند ببینیم، حتی در زمانی که موفقیتی کسب نمی‌کنیم، عزت نفست بالایی داریم.
2ـ اعتماد به نفس (self - confidence)
اعتماد به نفس یعنی یقین به توانایی‌ها و مهارت‌های خود یا کسب و کارمان. وقتی اعتماد به نفس داریم به توانایی‌هایمان برای انجام کارهای مختلف اعتماد داریم. به عنوان نمونه؛ اگر به توانایی خود در سخنرانی عمومی اعتماد داشته باشیم این نشانه اعتماد به نفس است.
3ـ شفقت با خود (self - compassion)
شفقت با خود یعنی با خودمان به مهربانی و عاشقانه رفتار کنیم. به ویژه در زمان‌هایی که دچار شکست یا اشتباه می‌شویم. به جای انتقاد از خود، خود را درک کرده و به خودمان محبت کنیم و عشق بورزیم.
به عنوان نمونه؛ وقتی اشتباهی می‌کنیم به جای سرزنش کردن خود به خود بگوییم همه اشتباه می‌کنند من هم می‌توانم از این اشتباه درس بگیرم.
نکته: اعتماد به نفس مربوط به توانایی ماست، عزت نفس مربوط به احساس ارزشمندی ماست و شفقت با خود مربوط به مهربانی و عشق ورزی با خود در رویارویی با چالش‌ها است.
4ـ شناخت خود (knoledge ـ self) یا (Discovery ـ self)
مهارت شناخت خود است که اساس و پایه رشته و توسعه مهارت‌های فردی می‌باشد که از کنکاش و کشف درونی و باطنی توانمندی‌ها، ارزش‌ها، علاقه‌مندی‌ها و سلیقه‌هایمان برمی‌آید. خودشناسی یعنی آگاهی بر تمامی حالات درونی که از مکانیسم شکل‌گیری آنها بی‌خبر هستیم (بخش بزرگ به وجود آورنده آن ناخودآگاه ما می‌باشد).
بزرگترین فایده شناخت خود و کسب و کارمان این است که بر نقاط ضعف و قدرت وجودمان آگاه می‌شویم و به دنبال آن، مقصد، اهداف و آینده ای شفاف و روشن خواهیم داشت. پاسخ به پرسش چگونه خودمان را بشناسیم، گنج گرانبهای زندگی هر انسان (و هر کسب و کار) می‌باشد که به ویژه در دنیای مدرن و پیچیده امروزی، ضرورت شناخت خودمان را پیش از پیش آشکار می‌شود.
و این راه مهم و خطیر با طراحی و تدوین ماتریس SWOT آغاز می‌شود.
5- مدیریت خویشتن (self - management)
مدیریت خویشتن مقوله‌ای است که در ایجاد قدرت افراد برای مدیریت بر رفتار و عملکردشان در حیطه فردی و سازمانی در جهت ارتقاء بهره‌وری نقش مهمی ایجاد می‌کند.
دو اصطلاح کلیدی این دانش یعنی (مدیریت خویشتن) و (مدیریت بر خویشتن) را که در حقیقت نقش نمایه و عنوان این دانش را هم به عهده دارند از این منظر بررسی نموده و در درجه اول درستی به کارگیری آن را ارزیابی کرده و در مرحله بعد به بهترین شکل ممکن اجرا می‌گردد که نتایج زیر را در پی خواهد داشت:
1 - 5 - افزایش خودآگاهی: مدیریت خویشتن به افراد کمک می‌کند تا خود را بهتر بشناسند و نقاط قوت و نقاط ضعف خود را شناسایی کنند. این خودآگاهی می‌تواند به بهبود تصمیم گیری‌ها و انتخاب‌های فردی منجر شود.
2 - 5 - بهبود روابط: افرادی که توانایی مدیریت خویشتن را دارند، معمولاً در برقراری روابط مثبت و موثر با دیگران موفق‌تر هستند. این افراد می‌توانند احساسات خود را بهتر کنترل کنند و در تعاملات اجتماعی موفق‌تر عمل کنند.
3 - 5 - افزایش بهره وری: با مدیریت موثر زمان و انرژی، افراد می‌توانند کارایی و بهره‌وری خود را افزایش دهند و به اهداف خود دست یابند.
4 - 5 - کاهش استرس: مدیریت خویشتن به افراد کمک می‌کند تا در چالش‌ها و رفتارهای روزمره بهتر کنار بیایند و استرس را کاهش دهند.
«مراحل پرسونالیتی برندینگ»
1ـ خودآگاهی: اولین گام در پرسونال برندینگ، افزایش خودآگاهی است. این شامل شناخت احساسات، افکارها و رفتارهای خود و تحلیل آنها می‌شود. که از تکنیک‌هایی مانند مدیتیشن، نوشتن روزانه یا مشاوره استفاده می‌شود.
2ـ تنظیم اهداف: تعیین اهداف مشخص و قابل دستیابی کمک می‌کند تا فرد تمرکز خود را حفظ کرده و مسیر روشنی برای پیشرفت داشته باشد. اهداف باید SMART (خاص، قابل دستیابی، مرتبط و زماندار) باشند.
3ـ برنامه‌ریزی و سازماندهی: ایجاد یک برنامه منظم برای انجام وظایف و فعالیت‌ها به فرد کمک می‌کند تا زمان خود را بهینه کند و از اتلاف وقت جلوگیری کند. استفاده از تقویم‌ها و لیست‌های کار وGANT CHART بسیار موثر و کارآمدی می‌باشد.
4ـ کنترل احساسات: یادگیری تکنیک‌های کنترل احساسات، مانند؛ تنفس عمیق، مدیتیشن، و تکنیک‌های آرام سازی در این زمینه کمک به سزایی به فرد می‌کند تا در مواقع استرس‌زا آرامش خود را حفظ نماید. ۵ـ توسعه مهارت‌های ارتباطی: توانایی برقراری ارتباط موثر با دیگران، از جمله گوش دادن فعال و ابراز نظرات به صورت مثبت، می‌تواند به بهبود در روابط و کاهش تنش‌ها کمک نماید.
5ـ بازخورد و بهبود مستمر: در این مرحله فرد باید به طور مرتب از دیگران بازخورد بگیرد و خود را ارزیابی نماید. این بازخوردها به فرد کمک می‌کنند تا نقاط ضعف خود را شناسایی کرده و با استفاده از چرخه دکتر خدائی یا «SPLAC» به طور مستمر بهبود یابد.
«چالش‌های پرسونالیتی برندینگ»
۱ـ مقابله با خود انتقادی: بسیاری از افراد به دلیل انتقادات داخلی خود، در مدیریت خویشتن و پروسه «پرسونالیتی برندینگ» دچار مسئله می‌شوند. یادگیری پذیرش خود و تمرکز بر نقاط قوت می‌تواند بسیار موثر باشد.
۲ـ فشارهای بیرونی: فشارهای اجتماعی و محیطی می‌توانند بر توانایی و شکل‌گیری هرچه بهتر «پرسونالیتی برندینگ» تاثیر بگذارند. ایجاد یک شبکه حمایتی از دوستان و خانواده (شبکه سازی گسترده و سودمند) می‌تواند بر مدیریت این فشارها کمک شایانی بنماید.
۳ـ مدیریت زمان: عدم توانایی در برنامه‌ریزی و زمان بندی می‌تواند منجر به استرس و ناکارآمدی شود، که استفاده از ابزارهای مدیریت زمان یاری گر فرد در این زمینه می باشد.
«نتیجه‌گیری»
پرسونالیتی برندینگ یک ارزش حیاتی است که می تواند به بهبود کیفیت زندگی و کسب و کار و دستیابی هرچه بهتر و سریع تر اهداف شخصی و حرفه‌ای کمک نماید. با افزایش خودآگاهی، هدف گذاری، برنامه‌ریزی استراتژیک و موثر و مدیریت خویشتن و احساسات، هر فرد می‌تواند توانایی‌های خود را به بهترین شکل شناخته و آن ها را با بالاترین ظرفیت، ابراز و به کارگیری نماید و در مسیر موفقیت گام بردارد.
به یاد داشته باشید که پرسونال برندینگ یک فرایند مداوم است و نیاز به تمرین، مداومت و تعهد دارد!